اسامی شهدای بزرگوار جوادیه

بسم الله الرحمن الرحیم

در محله جوادیه شیراز ۳۲شهید گرانقدر برکت شهرشان شدند که اسامی این شهدای عزیز به شرح زیرمیباشد:



۱-شهید عباس حیدری

۲-شهید اباذرمنفرد

۳-شهید صدراله نجاتی

۴-شهیدکریم حیدری

۵-شهید محمدرضا حیدری

۶-شهیده صدیقه زارع

۷-شهیدخلیل زارع

۸-شهید سهراب کاویانی

۹-شهید غلامحسین غلامزاده

۱۰-شهید عباس بابری

۱۱-شهیدهاشم نعمت الهی

۱۲-شهیدصدراله همتی

۱۳-شهید فضل علی قتلو

۱۴-شهید فرج اله نریمانی

۱۵-شهید عباس رضایی

۱۶-شهیدمصیب کاویانی

۱۷-شهیدپرویزشجاعی

۱۸-شهیدخلیل رزاقی

۱۹-شهیدمعراج مهراب نیا

۲۰-شهیدحسن کاویانی

۲۱-شهیدخسروازادی

۲۲-شهیدحسن جوانمردی

۲۳-شهیدمجتبی شجاعی

۲۴-شهیدغلامرضا کرمی

۲۵-شهیداحمدرضایی

۲۶-شهیدحسن رضایی

۲۷-شهیدغلامحسین روزگار

۲۸-شهیدکاکاجان تیموری

۲۹-شهید کرامت عسکری

۳۰-شهیدمحمدرضا دهقان

۳۱-شهیدغلامرضا اردشیری

۳۲-شهیدقربانعلی حسینی



ای تشنه لبان جُرعه آب حیات      وی منتظران مقدم بابِ نجات

ازمِهرو صفای دل وجان بفرستید   تقدیم به محضر شهیدان«صلوات»

گرامیداشت شهدای جوادیه شیراز(۲۲؛اسفندماه)

تقدیم به محضر شهدای عزیز جوادیه


بیایید یک لحظه عاشق شویم

جدا از تمام سلایق شویم

نه مال و نه شهوت، نه جاه و مقام
بیا فارغ از این علایق شویم

چو صیاد شیرازی و کاظمی
پرنده، پرستو، شقایق شویم

بیایید.. چون رهبر و مقتدا
دمی رهسپار مناطق شویم

به فکه درآییم و فتح المبین
کمی آشنا با حقایق شویم

بیـاد شهیـدان گـردان عشـق
به مقتل پُر از اشک و هِق هِق شویم

بیفتیم.. بر خاکشان لحظه ای
در آن لحظه مست دقایق شویم

بیا با دو دست علمدار عشق
هم آوا و همسو موافق شویم

وهب وار دل را به دریا زنیم
به امواج مستی چو قایق شویم

صحیفه، مهاجر، مخاطب، قلم

بیایید زین لحظه عاشق شویم..


برقامت بی سرشهیدان«صلوات»

ولادت حضرت زهرا(س)

تولد حضرت زهرا (س),تاریخ تولد فاطمه علیهاالسلام,میلاد حضرت زهرا (س)

تاریخ و مکان تولد حضرت زهرا (س)
در تاریخ تولد فاطمه علیهاالسلام در بین علماى اسلام اختلاف است. لکین در بین علماى امامیه مشهور است که آن حضرت در روز جمعه بیستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد یافته است. (1)


مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) در شهر مکه و در خانه خدیجه اتفاق افتاد. این خانه در محله‏اى است که در گذشته به آن «زقاق العطارین» یعنى کوچه عطارها مى‏گفتند. رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساکن بود. خانه مبارکى که بارها در آن فرشته وحى بر پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) نازل گردید. این خانه بعدها به صورت مسجد درآمد. (2)


و از آنجا که محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زیستگاه پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) و مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمین ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از این رو بارها در طول تاریخ هم‏زمان با تعمیر و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام کردند. (3)


کیفیت و چگونگى تولد حضرت زهرا (س)
دوران باردارى حضرت خدیجه سلام‏اللَّه‏علیه سپرى گشت، زمان وضع حمل فرارسید، حضرت خدیجه سلام ‏اللَّه‏ علیه براى زنان قریش پیام فرستاد تا بیایند و او را در امر وضع حمل کمک کرد و کارهاى مربوط به این برهه که مخصوص زنان است برعهده گیرند.


اما زنان قریش پاسخ دادند که ما نخواهیم آمد، چرا که سخن ما را نشنیده انگاشتى و با محمد صلى اللَّه علیه و آله یتیم ابوطالب، پیمان زناشوئى بستى.خدیجه از این پاسخ رنجیده خاطر گشت، اما در یکى از همین روزها در حالى که او همچنان در بستر آرمیده بود، چهار زن گندمگون و بلندبالا مشاهده نمود که بر او وارد شدند. خدیجه که از دیدن آنان در هراس شده بود به تکاپو افتاد اما یکى از زنان او را آرام نمود و گفت:
اى خدیجه! اندوهگین و هراسناک مباش، ما از جانب خدا به سویت آمده ‏ایم و خواهران تو هستیم، من ساره همسر ابراهیم خلیلم و این آسیه همسر فرعون است و آن یکى مریم دختر عمران و چهارمین ما صفورا دختر شعیب است. در این هنگام چهار زن در چهار سوى خدیجه سلام ‏اللَّه‏ علیه قرار گرفتند و حضرت خدیجه سلام ‏اللَّه‏ علیه حمل خود را بر زمین نهاد و نورى از او ساطع گردید که شرق و غرب عالم پرتوافکن شد.


نورى که به خانه‏ هاى مکه راه یافت و همه را در حیرت فروبرد. پس از آن ده فرشته همراه با طشت و ابریقى مملو از آب کوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانویى که در پیش روى خدیجه قرار داشت مولود را با آن آب شستشو داده و جامه که از شیر سفیدتر و از عنبر خوشبوتر بود بیرون آورد.

 

با یکى تن مولود را پوشاند، و دیگرى را مقنعه‏ى او قرار داد آنگاه دست خود را بر لبان کودک نهاد و او را به سخن گفتن وادار نمود، فاطمه دهان گشود و چنین فرمود: اشهد ان لا اله اللَّه و اشهد ان محمد رسول‏اللَّه سیدالانبیاء و ان بعلى سیدالاوصیاء و ولدى سادة الاسباط.


آنگاه یکایک بانوان را سلام داده به نامشان خواند. آنها هم با رویى گشاده مولود فرخنده را مورد ملاطفت قرار دادند. حوریان بشارت تولد او را به آسمانها بردند.

 

در آسمان از یمن قدوم او نورى پدیدار آمد و ساطع گردید که تا آن زمان سماواتیان چنین نورى را رؤیت ننموده بودند. بانوان خدیجه را شادباش گفته از میمنت و مبارکى و طهارت نسلش سخنها گفتند. خدیجه با سرورى زایدالوصف کودک را در آغوش کشید.


1- علماى امامیه و علماى عامه در سال ولادت حضرت فاطمه اختلاف دارند. اکثر علماى عامه تولد او را قبل از بعثت مى‏دانند.

 

عبدالرحمن بن جوزى در کتاب تذکره‏ى الخواص ص 306 مى‏نویسد:تاریخ‏نگاران نوشته‏ اند که فاطمه‏ ى زهرا در سالى متولد شد که قریش به ساختن مسجدالحرام مشغول بودند. یعنى پنج سال قبل از بعثت.


محمد بن یوسف حنفى در کتاب «نظم دررالسمطین» ص 175 مى‏نویسد:فاطمه در سالى متولد شد که قریش مشغول ساختن کعبه بودند.


طبرى در ذخائرالعقبى ص 53 از قول عباس نقل مى‏کند که گفت: فاطمه در سالى متولد شد که قریش مغشول ساختن خانه‏ى کعبه بودند و در آن هنگام پیغمبر در سن سى و پنج سالگى بود.






«روز مادر برهمه مادران جهان مبارک.»

وصیت نامه شهید۱۹ساله(شهیدکرامت عسکری)

بسم  الله الرحمن الرحیم
شهید کرامت عسکری متولدبهمن ۱۳۴۳،از محله جوادیه شیراز،درتاریخ۱۱ /اسفند در «عملیات خیبر»سال۶۲،درجزیره مجنون به درجه رفیع شهادت رسیدند.
وصیت نامه شهید:
باسلام برامام زمان(عج)منجی عالم بشریّت ونائب برحقش خمینی کبیر،وصیت نامه خود را شروع می کنم...خدایا تو را شکر میکنم که به من توفیق عنایت کردی که در راهت قدم بردارم و در این راه ثابت قدم باشم.خدایا توراشکر می کنم که مرا ازخانواده ای مستضعف قرار دادی تا درد مستضعفان را بفهمم و بیشتر بتوانم در این راه فکرکنم.
خدایا من اگر در روز عاشورا نبودم تا به ندای«هل من ناصر ینصرنی»امام حسین(ع)پاسخ دهم،اکنون در جبهه های ایران به ندای فرزند اوپاسخ مثبت می دهم.باید بگویم که من وصیت چندانی ندارم ولی همینقدر باید بگویم که ای برادران و خواهران حزب‌الله ،جبهه ها را خالی نکنید و‌پشت جبهه ها را مستحکم نمایید...
پدرم؛در شهادت من گریه نکن و افتخار کن که فرزندمعصیت کاری در راه خدا داده ای چون که با گریه ی تو منافقین شاد می شوند.مادر و خواهرمهربانم مانند حضرت زینب (س)باشید و استقامت خودرا از دست ندهید و درمرگ من گریه نکنید.ومانند دیگر مادران و خواهران شهید ،صبور باشید و هروقت خواستید برایم گریه کنید برای طفل شش ماهه ی امام حسین(ع)و برای بهشتی و یارانش گریه کنید که چه مظلومانه شهید شدند ...
به تمام دوستان،قوم و خویشان بگویید که برایم نماز وحشت بخوانند.و در آخر باید متذکر شوم که امام امّت را تنها نگذارید و برای سلامتی و طول عمرش دعا را فراموش نکنید...والسلام.

برای شادی ارواح طیبه شهدا،امام شهدا و شهید کرامت عسکری «صلوات»

11اسفندسالروزشهادت کرامت عسکری مصادف باوفات حضرت ام البنین

درسالروزوفات اُمُّ الاَدَب،بانوی مردآفرین، حضرت ام البنین(س)هدیه میکنم به مادر گرامی شهیدکرامت اله عسکری،حضرت ام البنین ومادر سادات حضرت زهرا(س)...



توآن جوان۱۹ساله ای بودی که باایمان و اراده خویش درعملیات «خیبر» اراده دشمن را پس از۲۲ماه شکستی...

ای آنکه برق نگاهت لرزه برجان دشمن افکند...ای آنکه مجنون وار،یا رسول(ص)برلب به ندای«هل من ناصرینصرنی»امام زمانت لبیک گویان فتح کردی «خیبر»را باخونت ...


ای شهید :

دستمان گیر که ب دستگیریت مستمندیم؛هدایتگرمان باش تامانیزطبق وصیت شما،سنگرها را خالی نگذاریم...سنگرهای جهادعلمی،سنگرهای جهادفرهنگی،سنگرهای جهاداقتصادی،سنگرهای جنگ نرم و غیره را.


باشد که بادعای خیرشما،ما نیزیاریگرامام زمان خویش باشیم و به ندای علی زمانمان به موقع لبیک گوئیم.



خوشا آنان که جانان می شناسند    طریق عشق و ایمان می شناسند


بسی گفتندوگفتیم از شهیدان      شهیدان را شهیدان می شناسند


بیاد همه شهیدان خصوصا شهیدعزیز «کرامت عسکری»و ۳همرزم دیگر ایشان درعملیات خیبر(شهید غلام حسین روزگار،شهید غلامحسین غلامزاده و شهید معراج مهراب کیا-از محله جوادیه)درود و صلوات میفرستیم.




 بیاد مردان هورالعظیم و فتح المبین

الهی به آنان که پرپر شدند             پر از زخم های مکرر شدند
به آنان که چون پرده بالا زدند             قدم در حریم تماشا زدند
به آنان که کارون خروش آمدند           چنان خون کارون به جوش آمدند
به آنان که زخمی ترین بوده اند            شهیدان میدان مین بوده اند
همانان که از مهر فرزند خویش           بریدند یکباره پیوند خویش
بریدند تا وصل آسان شود                 نیستانه درد درمان شود
همانان که روح روان داشتند              سفرنامه آسمان داشتند
همانان که دلداده او شدند               کبوتر کبوتر پرستو شدند
پرستو پرستو فراز آمدند              و بی سر سرافراز باز آمدند
که این خطه خاک سرافرازی است       همه همت و شور جانبازی است
به تکبیر آن دم که دم می زدند              سکوت زمان را به هم می زدند
شب عاشقی را رقم می زدند              همانان که بر مین قدم می زدند
از آنان که تنها پلاکی به جاست             کمی استخوان، مشت خاکی به جاست
الهی به آوازه این حریم              به هورالهویزه به هورالعظیم
به دشتی که پیوسته عباس داشت          که بی دست هم خیمه را پاس داشت
به رمزی که چون نام خیبر گرفت              غریبانه از ما برادر گرفت
خبر بود و تکرار خمپاره ها                جگرگوشه ها، پاره پاره رها
خطر، رمل، توفان شن، ماسه ها             زمین، مین، کمین، رد قناسه ها
خطر پشت هر لحظه پا می گرفت               زیاران ما دست و پا می گرفت
و آن لحظه هایی که خمپاره شصت             میان نماز عزیزان نشست
نمازی که یک رکعتش پاره شد           تشهد پر از موج خمپاره شد
کجایند مردان والفجر هشت             که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند مردان فتح المبین              کجایند اسطوره های یقین
کجایند آنان که بالی رها داشتند            گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند              همانان که فردا تماشایی اند...